داستان زندگی نرجس خاتون همسر امام حسن عسگری

مطالب مربوط

داستان زندگی نرجس خاتون همسر امام حسن عسگری

    نرجس خاتون دختر پادشاه روم و از نسل شمعون الصّفا، يكى از حواريون عيسى (ع) بود، وقتى به سن رشد رسيد، پدرش مى‏خواست او را به عقد پسر عمويش در آورد، مجلس جشن آراسته شد، امّا به محض اينكه خواستند مراسم عقد را اجرا كنند، همه چيز به لرزه در آمد و داماد از تخت به زير افتاد، اين ماجرا سه بار تكرار شد، بزرگان و روحانيون مسيحيى اين امر را شوم دانستند و مجلس را ترك گفتند، آن شب نرجس افسرده و اندوهگين به خواب رفت، در خواب ديد پيامبر اسلام (ص) به نزد عيسى بن مريم (ع) آمده است و مى‏فرمايد: من اين فرزند زاده شما را براى فرزندم خواستگارى مى‏كنم، حضرت عيسى (ع) با خوشحالى اين پيشنهاد را پذيرفت، ابتدا از نرجس خواستند شهادتين را بر زبان جارى كند و چون او چنين كرد، پيامبر (ص) كه همراه فاطمه زهرا (س) در مجلس بودند، در كنار عيسى (ع) و مريم عذرا (س) مراسم عقد نرجس را براى حسن بن على العسكرى (ع) كه جوانى نورانى و خوش سيما بود به جاى آوردند، از آن پس گاهگاهى حسن بن على (ع) در خواب به ديدار وى مى‏آمد، سرانجام در خواب به نرجس ابلاغ شد كه در جنگى كه بين مسلمين و سپاه روم روى مى‏دهد او اسير خواهد شد و او بايد منتظر باشد تا فرستاده امام هادى (ع) براى خريد او مراجعه كند.

اين ماجرا واقع شد و نرجس كه در خواب بدست فاطمه زهرا (س) مسلمان شده و به عقد ازدواج‏ امام‏ عسكرى (ع) در آمده بود، در عالم ظاهر نيز به منزل امام هادى (ع) راه يافت و تحت نظر حكيمه خاتون احكام اسلام را فرا گرفت و به عنوان همسر رسمى امام عسكرى (ع) در ميان خواص شناخته شد.

آرى امر خدا چنين محقّق شده بود كه مهدى موعود از دامان چنين مادرى متولّد

شود و نژاد آن حضرت از سوى مادر به عيسى بن مريم (ع) برسد، همان طور كه از سوى پدر به پيامبر اسلام (ص) مى‏رسيد.

     ولادت امام زمان (عج) بدين صورت مخفيانه انجام پذيرفت و به جهت شرايط خاصّ آن دوران در پرده كتمان پوشيده ماند و امام عسكرى (ع) تولّد او را جز با اصحاب خاصّ خود با ديگران در ميان ننهاد، اندكى قبل از شهادت امام عسكرى (ع) چهل تن از ياران و خواص خويش را در منزل خويش گرد آورد و فرمود: هيچ كس بيرون نرود، ناگهان پرده‏اى را كنار زد و چهره تابناك كودك 5 ساله خود را كه شبيه‏ترين مردم به آن حضرت بود برايشان آشكار نمود و فرمود: (اين پسر فرزند من و پس از من پيشواى شماست، بدانيد تا پس از من به تفرقه دچار نشويد و در دين خويش به هلاكت نيافتيد، بدانيد كه از اين پس او را نخواهيد ديد تا وقتى كه عمرش كامل گردد، از اين پس هر چه عثمان بن سعيد مى‏گويد: اطاعت كنيد او نايب امام شماست و كار شما بدست اوست .

( قصص الأنبياء ( قصص قرآن - ترجمه قصص الأنبياء جزائرى)، ص:    856-857    )



تاريخ ارسال: سه شنبه 25 فروردين 1394 ساعت: 14:34 |تعداد بازديد : 125 نويسنده :

ديدگاههاي اين مطلب


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:







سلام به همه شما بازدید کنندگان عزیز، امیدوارم این وبلاگ برای شما سودمند واقع شده باشه و شما کمال استفاده را از این وبلاگ برده باشید. با تشکر ، جانلو.
سفینه نجات
يا مهدي
ادرکني
بسم الله الرحمن الرحيم
اللّهُمَّ صَلِّ علي مُحَمَّدْ وَ آلِ مُحَمَّدْ
وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَحْشُرْنا مَعَهُمْ
وَالْعَنْ أعْدائَهُمْ اَجْمَعينْ
امام حسن عسگری
التماس دعا
خدايا،توفيق فرمانبرى،و دورى از نافرمانى،و درستى نهاد و شناخت واجبات را روزى ما بدار
ما را به هدايت و پايدارى گرامى دار
و زبانمان را به راستگويى و حكمت استوار ساز
اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِيِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَيهِ و عَلي آبائِهِ
فِي هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِي کُلِّ سَاعَهٍ
وَلِيّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِيلًا وَ عَيْناً
حَتَّي تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِيهَا طَوِيلا"
برحمتک يا ارحم الراحمين
بِسْمِ اللهِ الرَّحْم?نِ الرَّحيمِ
أنْتَ اللهُ الَّذي ل?ا إل?هَ إلّا أنْتَ، مُبْـدِئُ الْخَلْقِ وَمُعيدُهُمْ وَأنْتَ اللهُ الَّذي ل?ا إل?هَ إلّا أنْتَ، مُدَبِّـرُ الْاُمُورِ
وَ ب?اعِثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ، وَ أنْتَ اللهُ الَّذي ل?ا إل?هَ إلّا أنْتَ الْق?ابِضُ الْب?اسِطُ
وَ أنْتَ الله الَّذي ل?ا إل?هَ إلّا أنْتَ، و?ارِثُ الْأرْضِ وَمَنْ عَلَيْه?ا.
أسْئَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذي إذ?ا دُعيتَ بِهِ أجَبْتَ، وَإذ?ا سُئِلْتَ بِهِ أعْطَيْتَ
وَ أسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ أهْلِ بَيْتِهِ، وَ بِحَقِّهِمُ الَّذي أوْجَبْتَهُ عَلي? نَفْسِكَ
أنْ تُصَلِّيَ عَلي? مُحَمَّدٍ وَ ?الِ مُحَمَّدٍ، وَ أنْ‌ تَقْضِيَ لي ح?اجَتي، السّاعَةَ السّاعَةَ،
ي?ا سَيِّد?اهُ، ي?ا مَوْل?اهُ، ي?ا غِي?اث?اهُ، أسْئَلُكَ بِكُلِّ اسْمٍ سَمَّيْتَهُ بِهِ نَفْسَكَ، وَاسْتَأْثَرْتَ
بِهِ في عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَكَ أنْ تُصَلِّيَ عَلي? مُحَمَّدٍ وَ ?الِ مُحَمَّدٍ، وَ أنْ تُعَجِّلَ خَل?اصَن?ا
مِنْ ه?ذِهِ الشِّدَّةِ، ي?ا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَالْأبْص?ار، ي?ا سَميعَ الدُّع?آءِ،‌إنَّكَ عَلي? كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ،
بِرَحْمَتِكَ ي?ا أرْحَمَ الرّاحِمين
يک روز مي افتد ؛
آن اتفاق خوب را مي گويم ...
من به افتادني که برخاستن اوست ايمان دارم ؛
هر لحظه ، هر روز ، هر جمعه ...
اللهم عجل لوليک الفرج
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ
لا اِلهَ اِلا اللَّهُ
عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ
وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ
يا مهدي ادرکني
السلام علي جميع المعصومين عليهما السلام
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظيمِ ما شآءَ اللَّهُ كانَ وَ مالَمْ يَشَاْ لَمْ يَكُنْ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّشَيْئٍ قَديرٌ وَ اَنَّ اللَّهَ قَدْ اَحاطَ بِكُلِّ شَيْئٍ عِلْماً اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ نَفْسى وَ مِنْ شَرِّ كُلِّ دآبّةٍ اَنْتَ اخِذٌ بِناصِيَتِها اِنَّ رَبّى عَلى صِراطٍ مُسْتَقيمٍ